در حال بارگذاری ...

در جنگ ٢٠٠٨ حین کار، داخل ساختمانی بودیم. برای کاری مشخص داخل شهر رفتیم. من و یکی از بچه‌ها از پادگان ساحلی تا وسط غزه رفتیم و متوجه پهپادی شدیم که از ابتدای خروج تا آن لحظه دنبال‌مان بوده است. همین‌که وارد آن‌جا شدیم، ساختمان را با موشک زدند. یکی از بچه‌ها شهید شد...

خالد ازبط متولد 1986 در نوار غزه است. وی متأهل و دارای سه فرزند است. او در جنگ‌های 2008، 2010 و 2014 علیه رژیم صهیونیستی شرکت کرده و به دلیل موج انفجار از ناحیه شبکیۀ چشم مجروح شده است. او در ابتدا سخنگویِ نظامیِ حرکت لجان مقاومه شعبیه بوده و هم‌اکنون عضو شورای رهبری و سخنگوی رسمی حرکت است.

در ابتدای برنامه، خالد ازبط با توضیح اینکه متولد شهر غزه است؛ اما اصالتاً اهل آنجا نیست و خانواده او یک سال پیش از تولدش از یافا به غزه مهاجرت کرده‌اند،  در پاسخ به سؤال سیدروح‌الله رضوی، مجری برنامه دربارۀ بیت‌المقدس و این‌که آیا تابه‌حال سفری به آنجا داشته یا نه جواب داد: «نه». رضوی پرسید: مگر غزه تا بیت‌المقدس چقدر فاصله دارد؟ که ازبط جواب داد: «تابلویی بزرگ در غزه هست که روی آن عکس مسجدالاقصی چاپ شده و نوشته شده: تو تا مسجد الاقصی فقط ٧٥ کیلومتر فاصله داری.»

این مجاهد فلسطینی در بخش بعدی صحبت‌هایش به تشریح دلایل آغاز محاصره غزه در سال 2006 و ادامۀ آن تا به امروز پرداخت. ازبط گفت: «محاصره بعد از عملیات گروگان‌گیری سرباز اسرائیلی به نام شالیت و  نیز انتخابات در غزه شروع شد. اسرائیل این سرباز را بدون پرداخت هزینه می‌خواست و حاضر نبود وارد مذاکره با مقاومت شود. کشورهای غربی و آمریکا و دیگران می دانستند که پیروزی جریان مقاومت در انتخابات، امنیت اسرائیل را به خطر می‌ا‌ندازد؛ بنابراین سعی کردند به مردم فشار بیاورند تا از مقاومت بخواهند که از موضع خودش عقب‌نشینی کند.»

ادامۀ گفت‌وگو به سمت وضعیت زندگی در غرۀ پس از محاصره رفت. خالد ازبط، درحالی‌که لحنش جدی‌تر از گذشته شده بود، گفت: «جلوی ورود خواروبار، نفت، گاز و حتی لوازم پزشکی و دارو به غزه گرفته ‌شده است. سعی داشتند فشار شدیدی وارد کنند، تا اینکه جنگ ٢٠٠٨ شروع شد. بعد از جنگ ٢٢ روزه، فکر می‌کردیم که محاصره را می‌شکنیم؛ اما محاصره شدیدتر شد تا جنگ ٢٠١٢ و بعد از آن جنگ ٢٠١٤. غزه صدردردرصد بازاری مصرف‌گرا دارد. هیچ کارگاه یا کارخانۀ داخلی تولید غذا یا دارو نداریم. مردم ممکن است در سایۀ محاصره، نیازشان را به نفت و گاز و ... قطع کنند؛ اما نیازشان به بیمارستان و بعضی مراکز اورژانسی را نمی‌توانند و باید این چیزها را داشته باشند. شیر خشک نایاب شد، خیلی از بچه‌ها و مجروحان به دلیل نبود شیر خشک و دارو و درمانگاه به شهادت رسیدند.»

وضعیت سخت و باورناپذیر غزه، مجری برنامه را به بیشتر پرسیدن از وضع زندگی مردم در غزه تحریک می‌کرد. رضوی پرسید: وضع برق چطور است؟ که خالد جواب داد: «مدتی در هر دو روز، دو ساعت برق داشتیم و الآن در بهترین حالت شش تا هشت ساعت در روز برق داریم. به غیر از وضع برق، وضع آب هم در غزه بحرانی است.‌ آلودگی آب خیلی زیاد است و به همین دلیل مردم آب آشامیدنی را از مراکز تصفیه خریداری می‌کنند. بشکه‌ای کوچک، حدود ٢٠ دلار قیمت دارد. در چنین وضعی بدیهی است که اوضاع بیمارستان‌ها هم خوب نیست. بیمارستان‌های کل غزه فقط چهارتاست. بیمارستان‌ها امکانات ندارند؛ یعنی حتی نمی‌توانند وضعیت‌های اورژانسی را پوشش دهند. وقتی بمباران یا جنگی اتفاق بیفتد، می‌بینید که اتاق عمل نمی‌تواند هر بیماری را قبول کند. در خصوص بیماری‌های دوره‌ای و ویزیت‌های مداوم، مردم به متخصص نیاز دارند.»

پس از توصیف وضعیت زندگی در غزه، نوبت به خودِ ازبط رسید. شبکیۀ چشم خالد ازبط در جنگ 2008، براثر موج انفجار موشک پهباد اسرائیلی، دچار آسیب جدی می‌شود؛ موضوعی که خودش شش سال بعد به آن پی می‌برد. او دربارۀ روزهایی که پشت سر گذاشته این‌طور صحبت کرد: «در جنگ ٢٠٠٨ حین کار، داخل ساختمانی بودیم. برای کاری مشخص داخل شهر رفتیم. من و یکی از بچه‌ها از پادگان ساحلی تا وسط غزه رفتیم و متوجه پهپادی شدیم که از ابتدای خروج تا آن لحظه دنبال‌مان بوده است. همین‌که وارد آن‌جا شدیم، ساختمان را با موشک زدند. یکی از بچه‌ها شهید شد و همه زخمی شدند. در بیمارستان تعدادی معاینه‌های کلی انجام دادند و مرخص شدیم؛ اما مثل‌اینکه جراحت باعث فشار جدی به چشم‌ها و شنواییم شده بود. بعد از جنگ ٢٠٠٨ هر شش ماه آزمایش چشم انجام می‌دادم و شماره چشمم زیاد می‌شد و عینکم را عوض می‌کردم. فکر می‌کردم مشکل بینایی به دلیل استفاده از اینترنت و تلفن همراه و فشار کاری است که از ساعت ٧ صبح تا ٢ یا ٣ شب طول می‌کشید. دکترها هم فکر کردند که کار زیاد باعث این مسأله ا‌ست. تا اینکه رسیدیم به آزمایش‌ها و مشخص شد که مشکل قدیمی است.»

پس از آزمایش‌ مشخصی می‌شود که مشکل او، تخریب سلول‌های شبکیۀ چشم است و تنها سه سال تا نابینایی کامل فاصله دارد. دکترها می‌گویند امکان درمان در غزه نیست و باید به جایی برود که امکان پیوند سلول‌های بنیادی را داشته باشند. حالا نوبت خروج از محاصره است. خروجی که به این سادگی‌ها میسر نشده است. خالد دربارۀ نحوه خروجش از غزه گفت: «برای عبور از گذرگاه، همۀ نیروهای مقاومت و نیروهای سیاسی و نظامی ردۀ اول باید از نیروهای امنیتی مصر، به‌طور خاص، تأییدیه بگیرند. این کار حدود ٨ ماه طول کشید تا برای معالجه موافقت گرفته شود. بعد از ٨ ماه ظرف مدت کوتاهی دقیقاً سه بار تلاش کردیم تا از گذرگاه رفح خارج شویم، که بالاخره دفعۀ سوم موفق شدیم و وارد بخش مصری گذرگاه شدیم.»

در پایان، خالد با توضیح فعالیت‌های خیریه‌اش تحت عنوان «انجمن خیریه دوستان جامعه» صحبت‌های خود را به پایان برد. وی در این بخش گفت: «ما و گروهی از برادران خبرنگار و فعالان سیاسی و دانشجوها و ... گروهی به نام انجمن خیریه دوستان جامعه تشکیل دادیم. چون بعد از محاصره و این وضعیت، سختی‌هایی که مردم دارند تحمل می‌کنند خیلی زیاد شده است. از برجسته‌ترین فعالیت‌ها، پروژۀ تحت تکفل گرفتن یتیم‌ها بوده است. مدت ٩ ماه توفیق رسیدگی به ٣٣ نفر از فرزندان شهدایی را داشتیم که تحت تکفل کسی نیستند و از طرف ایران و مجموعۀ «امت واحده» به‌طور مستقیم تأمین مالی می‌شوند. نمی‌گویم مهربانی، بلکه احساس مسؤولیت برادران امت واحده و مردم ایران را در قبال این خانواده‌ها دیدیم. همین‌طور «کمپین رحماء» بعد از آن باران شدید، برای خانواده‌هایی که سرپناه نداشتند، خیلی خوب بود و آن موقع از سایر فعالیت‌های خیریه آن منطقه متمایز شد؛ چون الحمدالله به همۀ خانواده‌های نیازمند رسید. آن موقع مادری که سرپرستی چهار فرزند را بر عهده داشت، وقتی مبالغ ماهیانه را دریافت کرد، طرحی از مسجدالاقصی کشید و پرچم ایران را در دو طرف آن طراحی کرد. پرسیدیم چرا پرچم ایران؟ و او جواب داد: "در این مدت هیچ کس به جز ایران به فکر بچه‌های ما نبود و به همین دلیل می‌گوییم: ایران متشکریم." ما نیز در تشکر از ایران سرودی را تولید کردیم.» در ادامۀ قسمت‌های این سرود عربی پخش شد که ترجمۀ بخش‌هایی از آن این بود: از غزه، مهد شجاعان و دلیران، به مردم ایران درود می‌فرستیم ...

دو میان برنامه نیز در خلال گفت‌وگوی رضوی و خالد ازبط پخش شد. یکی از این میان‌برنامه‌ها، به دانش‌آموزان یکی از مدارس روستای ورپشت، از توابع شهرستان تیران‌و‌کرون استان اصفهان اختصاص داشت. در این مدرسه، معلمی برای اینکه موضوع هم‌دلی را به دانش‌آموزان یاد دهد، به تعدادی از دانش‌آموزان مأموریت می‌دهد تا برای همدلی با کودکان فلسطینی طرح و ایده به کلاس بیاورند و این دانش‌آموزان علاوه بر کشیدن نقاشی، مبلغ 5هزار تومان را برای کمک به کودکان فلسطینی اختصاص می‌دهند. خالد ازبط با حضور در این مدرسه، از کمک این دانش‌آموزان تشکر کرد.

میان‌برنامۀ دیگری نیز به معرفی اتحادیۀ بین‌المللی امت واحده اختصاص داشت و در آن بیان شد که این اتحادیه فعالیت‌های بشردوستانه‌ای در حوزۀ بین‌الملل داشته و دارد که از جملۀ آن‌ها کمک به سیل‌زدگان پاکستان، کمک به قحطی‌زدگان سومالی، کمک به آورگان میانمار و ... است و نیز طرحی به نام «تبسم» را در حال اجرا دارند که برای کمک به کودکان و دانش‌آموزان آسیب‌دیده از جنگ است.




مطالب مرتبط

یازدهمین هم‌قصه

یازدهمین هم‌قصه

برای من سه هدف برای پروژه بوکس برای صلح وجود داره. اولیش اینه که بچه‌های سوری خوشحال بشن. دومیش اینه بین دو کشور رابطه برقرار کنیم. برای من رابطه بین مردم عادی استرالیا و مردم عادی سوریه خیلی مهمه اما سومیش اینه که می‌خوایم سوریه واقعی رو به کشور خودمون نشون بدیم نه اون روایتی ...

|

راویتی شنیدنی از ماجرای زندگی یک مذهبی واقعی

راویتی شنیدنی از ماجرای زندگی یک مذهبی واقعی

کشیش استرالیایی دیوید اسمیت در یازدهمین قسمت از برنامه هم‌قصه ماجرای زندگی پر فراز و نشیبش، از پیوستن به کلیسا تا سفر به سوریه برای حمایت از مردم این کشور را بازگو خواهد کرد.

|

محمدعلی کلی صاحب خانه شد!

محمدعلی کلی صاحب خانه شد!

حجه‌الاسلام پورمحمدی وزیر دادگستری در پی تماشای چهارمین قسمت برنامۀ هم‌قصه ضمن طرح موضوع و شرایط زندگی محمدعلی کلی که هشت سال جنگ تحمیلی را بدون مرخصی در جبهه ها حضور داشته در جلسه هیئت دولت، پیگیر وضعیت اقامت وی از مسئولان وزارت کشور و امورخارجه شد.

|

نگذاشتیم فتنه بین سنی و شیعه در غزه به وجود آید

نگذاشتیم فتنه بین سنی و شیعه در غزه به وجود آید

همه می دانند که تنها کشوری که از گروه های مقاومت حمایت می کند، ایران است، اما به نسبت ایران در حمایت از مردم، کارهای خیریه، بشردوستانه، پروژه های عمرانی، اجتماعی و مدنی، چندان قوی عمل نکرده و برعکس ترکیه و برخی از کشورهای عربی فعال هستند...

|

نظرات کاربران